راه یابی دوباره سید ولی نصر به کاخ سفید و پایکوبی جناح «اصلاح طلب » رژیم جمهوری اسلامی ایران
بدنبال انتصاب سید ولی نصر پسر سید حسین نصربه سمت مشاور باراک حسین اوباما ، جناح «اصلاح طلب » رژیم به وجد آمده است. آنها چنین انتخابی را به فال نیک گرفته ، می پندارند در صورت انتخاب سید محمد خاتمی به سمت رئیس جمهور آینده ایران ، این دو سید بهتر بتوانند مشکل سازش و بند وبستی را که مدتهاست هر دوطرف ایران و آمریکا از آن دم می زنند حل وفصل کنند. در همین رابطه چندین روزنامه و وبلاگ متعلق به «اصلاح طلب ها» خبر این انتصاب را درج کرده ، ضمن تعریف و تمجید به انتشار مصاحبه های سید ولی پرداخته اند. از آنجا که سید حسین نصر بعنوان یکی از مروجین دینی و درخدمت رژیم جمهوری اسلامی ایران است ، پیش بینی می شود که درآینده نقش سید ولی در تصمیمات رئیس جمهور آمریکا تأثیر گذار باشد.
لازم به یادآوری است سید حسین نصر رئیس دفتر سابق شهبانوفرح و مشاور محمدرضا پهلوی بود. خطابیه ای را که شاه قبل از قیام از تلویزیون برای مردم ایران خواند و گفت« صدای انقلاب شمارا شنیدم »توسط سید حسین نصر تهیه شده بود.
به پاس خدماتیکه سید حسین نصر برای رژیم جمهوری اسلامی ایران بعمل آورده است، ماه گذشته تلویزیون های رژیم برنامه های مخصوصی را برای تجلیل از این مرتجع بعمل آوردند. سید ولی نیز از پیروان مکتب اسلام و در راه ابوی گام بر می دارد، وی فردی معتقد است و کتابی نوشته تحت عنوان «تجدید حیات شیعه».سید ولی در دوره ریاست جمهوری بوش نیز سمت مشاوره کاخ سفید را عهده داربود. هم اوست که بطور دائم سیاستمداران آمریکایی رابرای مذاکره با ایران ترغیب می کند و چه بسا برای ترساندن کاخ سفیداطلاعات غلط واغراق آمیزی از«قدرت نظامی» جمهوری اسلامی به کاخ سفید بدهد که بعدا مثل اطلاعات احمد چلبی در مورد عراق از آب در آید.
در همین رابطه برای آگاهی خوانندگان ، یکی از مصاحبه های سید ولی نصر بعنوان مشاور اوباما راجهت درج انتخاب کرده ایم که در زیر ملاحظه خواهید کرد. این مصاحبه در سایت فرارو متعلق به «اصلاح طلبان »چاپ شده است.
توضیح از : تحریریه سایت سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
سید ولیرضا نصر
سید ولیرضا نصر مشاور اوباما شد
جمهوریت , 20 بهمن 1387 ساعت 13:01
سیدولیرضا
نصر، عضو ایرانی الاصل شورای روابط خارجی
آمریکا به عنوان مشاور باراک اوباما،
رییسجمهور جدید آمریکا در امور خاورمیانه
شد. دکتر
سید ولیرضا نصر که متولد 1339
در
تهران است، دکترای روابط بینالملل خود
را از انستیتو تکنولوژی ماساچوست (MIT)
گرفته
و تاکنون در دانشگاههای مختلف آمریکا
تدریس کرده است.
سیدولیرضا
نصر روابط نزدیکی با دموکراتها دارد
و مشاوره به هیلاری کلینتون، همکاری با
دنیس راس (دیپلمات
برجسته آمریکا در امور خاورمیانه)
و
عضویت در شورای روابط خارجی آمریکا (CFR)
در
سوابق وی دیده میشود.
ولی
رضا نصر همچنین به خاطر نگارش کتابها
و مقالاتی درباره مذهب شیعه از جمله (The
Shia Revival) چهره
شناخته شده در غرب محسوب میشود.
بر
اساس این گزارش، مشاور جدید اوباما فرزند
سیدحسین نصر استاد مطالعات اسلامی دانشگاه
جورج واشنگتن است که با نگارش مقالات و
کتابهای متعدد درباره فلسفه اسلامی،
اعتبار قابل ملاحظهای در محافل دانشگاهی
غرب دارد.
گفتگوي
ولي نصر با سايت شوراي روابط خارجي
ولي
نصر، فرزند پروفسور سيد حسين نصر است.
وي
عضو شوراي روابط خارجي امريكاست.
مؤسسه
اي كه معتبرترين مركز مشاوره به رئيس
جمهور ايالات متحده در مسائل سياست خارجي
است. وي
با برخي اعضاء حزب مشاركت از جمله هادي
سمتي ارتباطات نزديكي دارد و به دليل
برخورداري ازاين كانال هاي داخلي، مورد
توجه ويژه سياستگذاران كاخ سفيد
است.
مصاحبه
زير حاصل گفتگوي نصر با سايت شوراي روابط
خارجي امريكا است درخصوص جنگ بصره است.
نصر
اصرار دارد كه تضاد ميان گروههاي شيعي
مانند سپاه بدر و ارتش مهدي را در مقابل
تقابل با گروههاي سنّي پر رنگ سازد.
بنا
به عقيده نصر، هيچ رابطه اي ميان جنگ هاي
جنوب عراق با نوري مالكي وجود ندارد.
همچنين
عبدالعزيز الحكيم، رئيس مجلس اعلاي عراق،
به عنوان يكي از همپيمانان ايالات متحده
با سپاه مهدي به رهبري صدر در رقابت سختي
به سر مي برد و بيم آن مي رود كه برخي ازجبهه
هاي تقابل نيز رو به گسترش برود.
همچنين
به نظر مي رسد كه شرايط درعراق به نحوي
است كه داراي يك مكانيسم سياسي ثبات مندي
نيست كه بتواند گروه هاي تا دندان مسلح
را به صلح برساند. خلاصه
ای از اين گفتگو در ادامه آمده است:
جنگ
مهمي در بصره ميان حاكمان شيعه در مقابل
نظاميان شيعه در حال رخ دادن است، آيا
چنين چيزي ممكن است و پشت پرده آن چه مي
تواند باشد؟
چنين
چيزي انتظار مي رود زيرا زماني كه اختلافات
به اوج خود رسيده بود و قدرت دائماً در
حال تغيير بود، هيچ گونه توافق سياسي و
راه صحيحي ارائه نشد كه بتواند عراق را
به ثبات برساند. بحران
اساسي درعراق، مربوط به توازن قدرت ميان
نيروهاي شيعه و سني است و خصوصاً درگيري
شيعيان كه بين دو گروه نيروهاي مقتدي صدر
و عبدالعزيز حكيم مي باشد كه تا به حال
لاينحل باقي مانده است.
در
انتخابات قبل، حكيم گرايش بيشتري به
امريكا داشت. وي
تمايل دارد نيروهاي نظامي خود را زير پرچم
نيروهاي امنيتي ببرد.
حكيم
درصدد است به امريكا نزديكتر شود و به طور
تدريجي از قدرت يافتن صدر جلوگيري
كند.
مقتدي
صدر و جيش المهدي نيز به شدت در حال رصد
تشكيلات بدر و حركت رو به رشد رهبران نهضت
بيداري سني در استان الانبار مي باشند.
اين
نهضت در سال 2006 براي
مقابله با رشد گروه افراطي القاعده ايجاد
شده بود.
آيا
در پاييز انتخابات برگزار خواهد شد؟
به
احتمال زياد. برگزاري
انتخابات به نوبه خود فرصتي براي تبيين
قدرت حكيم و گروه بدر در جنوب عراق خواهد
بود و به عنوان يك حركت پيشگيرانه، قبل
از آن لازم است قدرت و آراي نيروهاي صدر
و جيش المهدي را به حداقل برسانند.
به
همين دليل مقتدي صدر نيز به دنبال حركتي
پيشدستانه است. گروه
وي نيز به خوبي مي داند كه قدرت امريكا
درجنوب عراق زياد نيست.
پس
منظور شما اينست كه امريكا در پي حمايت
از دولت نوري مالكي بر عليه گروه صدر در
جنوب عراق مي باشد؟
بله
من اينطور فكر مي كنم اما معتقدم مالكي
نقش اصلي را در اين تقابل ندارد.
اين
تقابل بين گروه صدر و حكيم است.
حكيم
و نيروهاي بدر از متحدان امريكا در جنوب
عراق مي باشند، بدين معني كه در ماه ژانويه
يكي از گروه هاي محافظ و پشتيبان به حساب
مي آمدند، بر شهر نجف حكومت مي كردند و
بيشتر سپاه بدر جزء نيروهاي امنيتي عراق
به شمار مي آيند. يكي
از امتيازات و مناقشات مهم حكيم و صدر اين
است كه سياست نوري مالكي در جنوب عراق،
تحت تأثير افكار شيعيان نمي باشد.
نوري
مالكي رئيس تحت نفوذ پوشالي است كه تنها
مسئوليت اجرايي و تشريفاتي را در عراق به
عهده دارد.
به
نظر شما چرا امريكا سعي دارد به به حزب
حكيم نزديك شود، با وجود اينكه حكيم بيشتر
به ايران متمايل است.
فكر
مي كنيد كه امريكا از تأثير ايران و نزديكي
آن با حكيم در هراس است؟
امريكا
در عراق داراي گزينه هاي زيادي نيست.
امريكا
در عراق بيشتر به دنبال شيعياني مثل احمد
چلبي يا اياد علاوي است.
نه
تنها حكيم بلكه امريكاييها نيز مايل
نيستند كساني بر سر كار آيند كه حاضر به
ريختن خون و در صدد كشتن آنها باشند.
دليل
ارتباط با حكيم هم كاملاً روشن است زيرا
اگر شما بخواهيد ثباتي را به وجود بياوريد،
مجبوريد با گروه هايي رابطه داشته باشيد
كه نخواهند به شما شليك كنند.
در
حقيقت حكيم نقش بسيار واضح و روشني با
طرفداران ايراني ندارد.
حكيم
ازهمان ابتدا بطور مستقيم با دخالت امريكا
در انتخابات موافق بود و سپاه بدر نيز هيچ
گاه به نيروهاي امريكايي حمله نكرده است.
حكيم
از امريكا خواست زمينه اي را فراهم سازد
كه سپاه بدر بتواند ازنيروهاي امنيتي
عراق شود و حزب او وارد حكومت شود.
بعلاوه
حكيم و پسرش به امريكا سفر كردند و او با
بوش نيز ملاقات داشته است.
به
نظر مي رسد او دوست دارد به عنوان پلي رابط
ميان ايران و آمريكا ايفاي نقش كند.
حكيم
نقش بسيار مؤثري در روند گفتگوهاي ايران
با مقامات امريكايي بر سر مسائل عراق ايفا
كرده است. او
باعث شد براي اولين بار بعد از 28-27
سال،
رهبرحكومت جمهوري اسلامي ايران گفتگو را
بپذيرد. حكيم
نقش بسزايي در اين روند ايفا كرد.
حكيم
به عنوان يك سياستمدار شيعه مي داند كه
بايد از حمايت ايران برخوردار باشد و به
اين پشتيباني نياز دارد زيرا ايران يكي
از حاميان اصلي و بزرگترين حامي شيعيان
عراق بشمار مي آيد. حكيم
نمي تواند با ايران مخالفت كند و درعين
حال نمي تواند به طور آشكار چنين تصميمي
را ابراز كند و لي مي خواهد دست به ايجاد
يك حاكميت شيعي بزند كه همزمان حمايت
امريكا را نيز داشته باشد زيرا او خيلي
ضعيف تر از مقتدي صدر است كه بتواند بدون
پشتيباني امريكا در عراق بماند.
به
عبارت ديگر، حكيم در يك ترديد و شك به سر
مي برد كه ميان دو ستون ايران و امريكا،
براي برپايي يك حكومت شيعه در عراق، به
كدام سو متوسل شود زيرا تمايل به يك سو،
مساوي با طرد از سوي ديگر خواهد بود.
از
نظر شيعيان، صدر مورد حمايت ايران است
واز نفوذ امريكا حمايت نمي كند در حاليكه
حكيم اينچنين نيست.
به
نظر شما همپيماني امريكا و حكيم كه باعث
شكست صدر در بصره شد، مي تواند باعث شكست
او در بغداد هم شود؟
هيچ
چيز در عراق به راحتي اتفاق نمي افتد و
اين اتفاق ممكن است مستلزم خونريزي هاي
بسيار و كار طاقت فرسايي باشد.
يكي
از كارهايي كه امريكا بايد در عراق انجام
دهد، ايجاد ثبات است تا اينگونه نباشد كه
با هر اتفاقي، بازگشت آتش بس به راحتي
ممكن نباشد و باعث شود كه آمار كشته شده
هاي آمريكايي نيز بالا رود.
اين،
بازتاب خوبي براي منافع آمريكا نخواهد
داشت.
سپاه
مهدي بيش از 50 هزار
نيرو دارد و ممكن است چنين حركتي يك تا دو
ميليون نفر را به حمايت از وي بكشاند.
اين
درگيري ها در مناطق شهري رخ خواهد داد و
خون هاي بسياري ريخته خواهد شد.
حركتي
كه ممكن است به راحتي قابل كنترل و مهار
نباشد.
آيا
درگيري بين گروه هاي شيعه در عراق باعث
حيرت و غافلگيري شما نمي شود؟
آنها
قبلاً هم با يكديگر درگير شده اند.
درست
همين سال گذشته بود كه نيروهاي صدر با
نيروهاي امنيتي در كربلا درگير شدند كه
نيروهاي نظامي شيعه زيادي را در كنار هم
يكپارچه كرد و باعث برآشفتن صدر شد.
بعلاوه
ارتش مهدي متهم است طي چند ماه گذشته دست
به ترور برخي اعضاء سپاه بدر و تعدادي از
رهبران مذهبي در جنوب عراق زده است.
بايد
اقرار كرد با وجود هزاران نيروي نظامي تا
بن دندان مسلح، برقراي صلح و ثبات سياسي
در عراق بسيار مشكل است و تنها راه حل اين
است كه تعدادي از نيروهاي نظامي كنترل
شوند. تنها
راه ايجاد ثبات در جنوب عراق، يك نيروي
بسيار قوي است كه بتواند.
امریکا
به کمک ایران، روسیه را مهار کند
ولی
نصر، فرزند سید حسین نصر، در مقاله ای که
در روزنامه ی امریکایی وال استریت جورنال
به چاپ رسانده، به دولت امریکا پیشنهاد
کرده است که از طریق گفت و گو و نزدیک شدن
به ایران، روسیه را مهار کند و سیاست های
منطقه ای آن را خنثی سازد.
مقاله
را در زیر بخوانید:
اين
روزها در واشنگتن و در مبارزات انتخاباتي،
روسيه و ايران براي كسب عنوان بزرگ ترين
چالش سياست خارجي پيش روي آمريكا با يكديگر
رقابت دارند.
بسياري
بر اين انديشه هستند كه روسيه مي تواند
به حل مسئله ايران كمك كند ولي تعداد كمي
فكر مي كنند كه عكس آن حقيقت داشته باشد.
ايران
براي نقشه بازي روسيه و اين كه چگونه مسكو
گزينه هاي خود را براي رفتن به جلو ارزيابي
مي كند، حائز اهميت مي باشد.
اين
امر موجب مي شود گفت و گو با ايران به بخشي
اساسي از طرح هاي آمريكا براي مهار روسيه
تبديل شود.
يك
ايران منزوي در مناقشه با غرب ، براي روسيه
يك موهبت است. با
توجه به ذخاير بيش از حد گاز ايران، روسيه
مي تواند اروپا را به گروگان بگيرد و در
ناتو تفرقه ايجاد كند و در همين حال بين
حمايت خود از فشار بين المللي بر ايران و
واكنش غرب به تجاوز آن در قفقاز ارتباط
ايجاد كند.
واشنگتن
نمي تواند در برابر حوزه نفوذ روسيه كه
از درياي سياه تا كوه هاي اورال گسترده
است، مقاومت كند مگر آن كه از برگ برنده
ايران به نفع خود استفاده نمايد.
اين
امر به معناي آن است كه مخالفت خود را با
جريان گاز ايران به اروپا كنار بگذارد و
با ايران در مورد امنيت و ثبات قفقاز به
تعامل بپردازد.
معاون
رييس جمهور ريچارد چني طي ديدار اخيرش از
گرجستان از ايجاد لوله مورد حمايت غرب
براي تأمين گاز طبيعي اروپا پشتيباني
كرد. بدون
بهره برداري از ذخاير (گازي)
روسيه
و ايران ، گاز كافي براي حيات بخشيدن به
اين لوله ها در منطقه وجود ندارد.
واشنگتن
تا قبل از حمله روسيه به گرجستان تنها
نگران كنار گذاشتن ايران از قراردادهاي
لوله گاز بود. اكنون
كه واشنگتن در رويارويي با روسيه جدي مي
شود، بايد رها سازي اروپا را از كنترل
روسيه در سطحي بالاتر از تنبيه ايران به
خاطر برنامه هسته اي آن قرار دهد.
آمريكا
بايد ايجاد لوله هاي جديد را با تكيه بر
گاز ايران بپذيرد.
چنين
چيزي بازي را تغيير خواهد داد و روسيه اين
را مي داند. وقتي
نخست وزير روسيه ولاديمير پوتين يك سال
پيش به ايران رفت، پايتخت هاي غربي از وي
انتظار داشتند كه پيام شديد اللحني را در
زمينه مسئله هسته اي تحويل ميزبانان خود
بدهد. ولي
آقاي پوتين براي هدف ديگري در تهران بود.
وي
در ازاي دور ماندن ايران از لوله هاي گاز
مورد حمايت غرب ، پيشنهاد كرد از رويارويي
در برابر فشار آمريكا حمايت كند.
اندكي
پس از ديدار آقاي پوتين، شركت بزرگ انرژي
روسيه، گازپروم، متعهد به 200
ميليون
دلار سرمايه گذاري براي ساخت يك لوله جديد
گاز بين ايران و ارمنستان شد.
در
همين حال مطبوعات ايراني اشاره داشتند
كه تهران سرگرم بررسي پناه جستن در زير
چتر امنيتي روسيه و ايجاد پايگاه هاي روسي
در خاك ايران است.
ولي
از وقتي كه روسيه دست خود را در گرجستان
رو كرد، محاسبات ايران تغيير كرده است.
موارد
زيادي وجود دارد كه تهران از يك روسيه
توسعه طلب و تحريك كننده مناقشات نژادي
و حل و فصل مناقشات ارضي با استفاده از
زور، نگران باشد. ايران
در برابر ادعاهاي روسيه براي داشتن سهم
بيشتري در درياي خزر مقاومت كرده است و
به علاوه از اين كه مشكلات نژادي از مرز
آن با قفقاز به داخل كشور سرايت كند، وحشت
دارد.
جدايي
آبخازستان و اوستياي جنوبي از گرجستان
براي بسياري از ايرانيان همچنين يادآور
ناراحت كننده تلاش جوزف استالين براي
تجزيه دو استان ايران در سال 1946
است.
اين
فرصتي را در اختيار ايالات متحده قرار مي
دهد. واشنگتن
قبلا اهميت ايران را در رسيدن به اهداف
آمريكا در افغانستان و عراق درك كرده است.
آمريكا
در مورد آينده افغانستان در سال 2001
و
بر سر امنيت عراق در سال 2007
به
تعامل با تهران پرداخت.
بازي
پر مخاطره در قفقاز نيز به طور مشابه، گفت
وگو با تهران را توجيه مي كند.
رييس
جمهور ايران محمود احمدي نژاد طي ديدار
اخير خود از نيويورك گفت كه ايران از تجزيه
گرجستان خشنود نيست و استقلال و تماميت
ارضي گرجستان مي تواند يك اصل مورد توافق
بين ايالات متحده و ايران باشد.
آمريكا
مي تواند گفت وگو با ايران را به عنوان
بخشي از يك گفت وگوي منطقه اي در باره
منافع امنيتي مشترك و قول براي صادرات
انرژي آغاز كند. آمريكا
تنها با تعامل با ايران ، بين مسكو و تهران
شكاف ايجاد خواهد كرد و روسيه را تضعيف
خواهد كرد.
گفت
وگو با ايران ،يك خط مشي خوب در مورد روسيه
است. باراك
اوباما پيوسته درست گفته است.
هر
گاه سياست خارجي آمريكا ديپلماسي را جدي
بگيرد، با موفقيت با گره پيچيده چالش هاي
جهان برخورد خواهد كرد.
و
تأثير گسترده ديپلماسي در هيچ جايي بيشتر
از حل چالش هاي دوگانه روسيه و ايران مشهود
تر نخواهد بود.
|