|
استقبال از اولین نمایندگان «شیطان بزرگ» درتهران |
هیئتی از مسئولین آمریکایی تحت نام مدیران خبرگزاری آسویشیتدپرس وارد ایران شده اند. خبرگزاری فارس در این زمینه نوشته است «تعدادي از مسئولان ارشد خبرگزاري آسوشيتدپرس از خبرگزاري فارس ديدن و با مسئولان خبرگزاري دیدار و گفتگو کردند. در اين ديدار سه ساعته "كاتلين كارول "، معاون ارشد رياست كل خبرگزاري آسوشيتدپرس به هنگام بازديد از تحريريه فارس گفت: از اينكه توانستم از تحريريه فارس ديدار كنم بسيار خوشحالم.» در ادامه یک سری تعارف و تکلف ها که پیش درآمد حرفهای بعدی است، این خبر گزاری می نویسد: «"جان دانيشوسكي "، سردبير جهاني خبرگزاري آسوشيتدپرس نيز كه در اين بازديد حضور داشت اظهار داشت: گزارشهاي سنتي روزنامهاي در عصر اطلاعات و ديجيتال كه ما در آن قرار داريم ديگر براي همه جالب و كارآمد نيستند. و...»
درادامه گفتگوها، بین هیئت رژیم و نمایندگان آمریکا حرفهای جدی تری ردوبدل شده است که نشانه آشکاری از دیگاه دوطرف پیرامون سازشها و دیدارهای آتی خواهد داشت. دنباله صحبت های دوطرف را خبرگزاری رژیم چنین نقل کرده است : «كاتلين
كارول، معاون ارشد رياست كل خبرگزاري
آسوشيتدپرس آمريكا در خصوص دلايل سفر
به ايران در اين سطح و اينكه آيا اين
موضوع ربطي به انتخاب "باراك
اوباما "
به
عنوان چهلوچهارمين رئيس جمهور آمريكا
دارد، گفت:
نه،
چند وقتي بود كه ميخواستيم به ايران
بياييم، حتي برنامه اوليه اين بود كه
سال گذشته به ايران سفر كنيم ولي ميسر
نشد و مجبور شديم سفر را به تعويق
بيندازيم.
همزمان
شدن اين ديدار با انتخاب اوباما يك
اتفاق است.
در ادامه گفتگوها معاون آسوشیتدپرس حزف دلش را می زند و معلوم می شود برخلاف گفته قبلی اش آمدنشان به ایران به انتخابات و ریاست جمهوری آمریکا ربط دارد. خبرگزاری فارس چنین نوشته است «معاون ارشد رياست كل خبرگزاري آسوشيتدپرس با اشاره به اظهارات "كاندوليزا رايس"، وزير خارجه سابق آمريكا كه گفته بود بزرگترين مشكل واشنگتن در ايران اين است كه در تهران سفارتخانه ندارد، اظهار داشت: دولتها براي اينكه بتوانند با هم گفتگو كنند نياز به تواناييهاي اجرايي دارند كه سفارت يا دفاتر ابزارهاي هستند كه يك چنين تبادلي صورت بگيرد. »
در تکمیل حرفهای معاون سردبیر آسوشیتدپرس باردیگر سردبیر این خبرگزاری موضوع را پی گیری می کند و چنین گفته است: «جان دانيشوسكي، سردبير جهاني خبرگزاري آسوشيتدپرس نيز گفت: ميدانيم كه تبادلات ديپلماتيك بين ايران و آمريكا صورت گرفته و به هرحال كانال هايي در اين بين وجود دارد كه ديدار مقامات ايران و امريكايي را ممكن كرده است از جمله ديدارهايي كه در بغداد انجام شده است. همچنين ميدانيم كه خارج از آن هم سياستهايي بين دو دولت رد و بدل ميشود كه بيشتر از طريق دفتر حافظ منافع صورت ميگيرد.» دست آخر سردبیر آسوشیتدپرس اظهاراتی بیان کرده است که بیشتر شبیه یک پیام برای رژیم ایران است و آنهم مربوط یه پذیرش رژیم ایران بعنوان یک «قدرت منطقه ای » است. در همین رابطه خبرگزاری رژیم چنین نگاشته است : «وي
در خصوص جايگاه ايران در منطقه خاورميانه
گفت:
به
نظر من ايران يك قدرت منطقهاي بسيار
مطرح است و همچنين داراي تمدن بزرگ و
تاريخ غني است كه نقش زيادي را در ادبيات
و هنر و فرهنگ جهان داشته است.
مطمئنا
اگر ايران كشور مهمي نبود در آنصورت
موضوع روابط ايران و آمريكا اهميتي
نداشت.
در
واقع اهميت ايران است كه اين موضوع را
مهم كرده است.
به نظر می رسد دوطرف خود را برای مذاکرات مستقیم آماده می کنند و طبیعی است که ابتدا یک سری پیام ها وسیله ارگانهایی نظیر خبر گزاری آسوشیتدپرس و امثالهم رد وبدل شود. پاره ای اظهارات علنی و تند تر نیز که معمولا قبل از مذاکرات ازسوی دوطرف طرح میشود ، به نظر چندان جدی نخواهد بود. از آن میان می توان به این موضوع اشاره کرد که رژیم ایران اخیرا مطرح کرده : آمریکا باید از ایران عذر خواهی کند ویا اینکه آمریکابایداز حمایت اسرائیل دست بردارد. درهمین رابطه آمریکانیز بعنوان طرف مقابل کم و بیش پیشنهادات مشابهی رابه رژیم ایران داده است. آمریکا می گوید رژیم جمهوری اسلامی ایران باید اسرائیل رابه رسمیت بشناسد وازحمایت تروریسم دست بردارد. شروطی که اگر رژیم ایران به آن تن دردهد بلافاصله سقوط خواهد کرد. رژیمی که برپایه تروریسم بنا شده و از اینطریق به باج خواهی بین المللی روی آورده و توانسته سه دهه دوام بیاورد ، چگونه می تواند ضد خودش عمل کند ؟ همانطور که آمریکا نخواهد توانست از حمایت اسرائیل دست بکشد. تجارب گذشته و سازشهای پنهان قبلی بین دولتهای امپریالیستی با رژیم جمهوری ایران ثابت می کند : طرفین مذاکره ابتدا یکدیگررا « به مرگ می گیرند که به تب رضایت دهند» ولی هنگامیکه مذاکرات به جریان می افتد آن مطالبات و خط ونشانهای اولیه در مقابل قراردادهای کلان اقتصادی و یا کنارآمدن برسر این یا آن معضل سیاسی رنگ خواهد باخت. از آنجا که در شرایط کنونی آمریکا و رژیم جمهوری اسلامی ایران نیاز وافری به مصالحه دارند ، به نظر می رسد هردو طرف برای مذاکره گام بر داشته اند. هرآینه سردمداران رژیم جمهوری اسلامی ایران از صداقت اوباما مطمئن شوند، آنگاه «شیطان بزرگ » را به دوره حکومت «کافران» نسبت خواهند داد و اکنون که یک مسلمان زاده ازتبار حسین در آمریکا رئیس جمهور شده تکرار نام «شیطان بزرگ » را در«نظام الهی جمهوری اسلامی ایران » کفر محسوب خواهند کرد. بسته به توافقات آتی برسر بازار پرسود ایران ویا حل مشکل آمریکا در عراق و افغانستان ادبیات دوطرف نیز تغییر خواهد کرد. همانطور که چنددهه است اتحادیه اروپابرای رفع مشکل اقتصادی اش «گفتگوهای انتقاد آمیز» با رژیم جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود قرار داده است. |
|