گرامی باد

سی امین سالگرد قیام بهمن ۱۳۵۷ و

 سی وهشتمین سالگرد حماسه سیاهکل

دربهمن ماه ۱۳۴۹هنگامیکه رژیم دیکتاتوری شاه دراوج قدرت بود، چریکهای فدایی خلق ایران با عزمی راسخ برای سرنگونی این رژیم وابسته به امپریالیسم همت گماردند. آنها با حمله به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل توانستند جو اختناق و افسانه شکست ناپذیری رژیم سلطنتی و ساواک را در هم بشکنند. از آن پس فصل نوینی در مبارزات کارگران و زحمتکشان ایران آغاز شد که سرانجام در ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ به قیام سراسری مردم ایران و فروپاشی نظام ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران انجامید.


دربهمن ماه ۱۳۵۷ ، در هنگامه ایکه میلیونها نفر ازکلیه اقشار مختلف اجتماعی به خیابانها ریخته بودند تا با فریاد مرگ برشاه رژیم شاهنشاهی را ساقط کنند، امپریالیسم جهانی و ایادی آنها درایران به سازش های پشت پرده با مذهبیون قشری به رهبری آیت الله خمینی نشسته بودند. در آن ایام منافع سرمایه داری جهانی ایجاب می کرد تاپس از سرنگونی رژیم شاه ، ارکان اقتصادی ، ماشین سرکوب دولتی بویژه سیستم اطلاعاتی رژیم سلطنتی دست نخورده باقی بماند. ازاینروبه محض فروپاشی رژیم شاه تمامی ارگانهای سرکوب نظام قبلی بازسازی شد و مهره های جدید با ظاهر متفاوت ، اما با القاب اسلامی برای حفظ منافع سرمایه داری جهانی وارد میدان شدند.


ازآن پس تاکنون مردم ایران به مصیبتهایی بمراتب دردناکتر نسبت به دیکتاتوری شاه گرفتار گردیده اند. درآن هنگام آمریکا سیاست حمایت و پشتیبانی آشکار تری را از پان اسلامیسم درمنطقه در دستور کارقرار داده بود. رژیم جمهوری اسلامی ایران همانند سایر جریانات ارتجاعی در پاکستان ، الجزایر، ترکیه ویا نظیر جنبش طالبان و بن لادن ، ابتدامورد حمایت همه جانبه آمریکا قرارگرفت. آمریکا این جریانات ارتجاعی را مورد حمایت قرار می داد تا باسهولت بیشتری بتواند به صدور سرمایه در این منطقه بپردازد. تشکیل سازمان اوپک و بالا رفتن قیمت نفت درآن سالها موضوعی بود که برای دنیای سرمایه داری اهمیت فوق العاده ای داشت. برنامه ریزی دراز مدت آمریکا و سایر دول بزرگ صنعتی غرب بر این پایه استوار بود که پولی را که بابت بهای نفت به کشورهای نفت خیز می پردازند در ازای صدور صنایع دست دوم دوباره به صندوق خود بازگردانند. درچارچوب این سیاست رژیمهایی مورد حمایت آنها قرار می گرفت که درعین حال که درچنبره اقتصادی غرب قرار داشتند در داخل کشورهای خود مردم را به سوی مذهب و دین داری ترغیب کنند.


از آن هنگام آفت دین و رجعت به افکار و عقاید قرون وسطایی در کشورما با آهنگی غیرقابل تصوردرجریان است. صدور سرمایه به امنیت نیاز دارد و این مهم از عهده حکومتهایی ساخته است که بتوانند توده های مردم را فریب دهند و آنها رابا امیدهای واهی و افکاربربریت به کجراه سوق دهند. برای اجرای این سناریو هنوز تأثیرتبلیغ و ترویج خرافات و دین داری دربین توده های ناآگاه عامل مؤثری به حساب می آید. اگر جز بکارگیری ترفند مذهب بود چگونه امکان داشت مناسبات کهن وآداب ورسوم جاهلیت را، آنطورکه سالهاست رژیم جمهوری اسلامی ایران دردستور کار خودقرارداده در ایران رواج دهند؟


باوجودیکه در دهه های ۴۰-۵۰ این تاکتیک تا حد زیادی برای حفظ منافع امپریالیسم مؤثر واقع شد اما به تدریج جریانات مذهبی بخاطرعدم تطبیق خود با مناسبات جدید اقتصادی ، همچنین رقابتهای تاریخی مذهبی و قومی درتضاد با منافع آمریکا در منطقه قراگرفتند. پاره ای از آنها که عموما سنی مذهب هستند نظیر بن لادن و ملاعمر سر به شورش زدند تا پیروان خودرا که اساسا افرادی مذهبی و خرافی هستند حفظ کنند. رژیم جمهوری اسلامی ایران نیز که بقاء خودرا در اسلام گرایی و ترویج خرافات صدراسلام بازیافته است نمی توانست از این قاعده استثناباشد. این رژیم برای اینکه جایگاهی در دنیای اسلام واز اینطریق در جامعه جهانی داشته باشد، از ابتدای روی کارآمدنش خودرا نماینده شیعیان جهان معرفی کرده است. سران رژیم خوب می دانند هر آینه تابلوی دین داری خودرا بردارند، نقش آنهادرمیان رقبای عرب به هیچ گرفته خواهد شد، لذا دیگرجایی برای بلندپروازیها و ارضاء جاه طلبیهای آنهادر جهان اسلام باقی نمی ماند. از اینروپس از تحکیم لرزان پایه های اقتدار، به صورت کم رنگی درصدد فاصله گرفتن از آمریکا برآمدند تا با ژشت «ضدامپریالیستی» منشور جدیدی برای اسلام گرایی خود در برابررقبای عرب دست وپا کنند. اگرچه این منطق کارآیی چندانی نداشته است و درعمل به فاصله گرفتن بیشترجمهوری اسلامی ایران از جامعه جهانی ، منشور ملل متحد و قوانین شناخته شده بین المللی انجامیده است.

طی سی سال گذشته رژیم دیکتاتوری مذهبی حاکم برایران چنان وضع فلاکت بار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را به مردم ایران تحمیل کرده است که درهیچ جای دنیا نظیر آن دیده نمی شود. این رژیم سالهاست که مردم ایران را در انقیادافکار عقب مانده خود نگهداشته و با حادثه آفرینی های پی درپی و جنجالهای تبلیغاتی اذهان عموم را به مسائل خارجی معطوف می دارد. خمینی و سایر سران رژیم در اوائل به قدرت رسیدنشان ابتدا شعار «فتح قدس از راه کربلا» را سردادند. سردمداران رژیم آنقدر فتنه انگیزی و آتش افروزی کردند تا سرانجام جنگ ۸ ساله ایران و عراق به مردم دوکشور تحمیل گردید. پایان جنگ مصادف با مرگ خمینی شدو مدتها به بهانه انتخاب رهبر جدید مردم را سرگرم نگهداشتند. در تمام مدت جنگ و پس از آن کلیه مخالفین از هر طیف وبا هر عقیده و مذهبی را شناسایی و آنهارا به زندان، شکنجه و جوخه های مرگ سپردند. ازهنگام روی کار آمدن این رژیم بطور دائم تنشهای مرزی با همسایگان ایران فزونی یافته و به بهانه دفاع از میهن مردم را در شرایط خفقان نگهداشته اند. خلقهای تحت ستم ایران از کردستان تا بلوچستان و از آذربایجان تا ترکمنستان و خوزستان را سرکوب کردندو هنوزهم این وضعیت ادامه دارد.


کارگران ایران که با اعتصابات سراسری و تظاهرات خیابانی نقش مؤثری رادر سرنگونی رژیم شاه ایفاء کردند هم اکنون در شرایط بسیار بد اقتصادی به سرمی برند. آنها نه فقط ازحق داشتن هرگونه ارگان مختص به خود محرومند بلکه حقوق ناچیز آنها نیز به موقع پرداخت نمی شود و گاهادر بعضی کارخانه هاحقوق کارگران تا ۱۶ ماه عقب افتاده است. هرگونه حرکت کارگری و مطالبات کارگران با زندان و شکنجه و اعدام پاسخ داده می شود و فعالین کارگری را به بهانه های واهی در زندانها نگهمیدارند.


مسئله انرژی اتمی ایران وپیامدهای آن، سوء استفاده دیگری است که سران رژیم باتهدید جامعه جهانی به باج خواهی در داخل وخارج از ایران پرداخته اند. آنها ازیکسو مردم ایران را سرگرم کرده و درعین حال می ترسانند که دنیای غرب مخالف رشدوشکوفایی ما می باشد بنا براین نمی خواهند ما انرژی اتمی داشته باشیم . پس هرکس نغمه مخالفی سردهد در خدمت غربی هاست ! درهمان حال به گزافه گویی ادامه می دهند و جامعه جهانی را می ترسانند که« اگر به مراکز انرژی اتمی ایران حمله شود همه دنیارا به جنگ می کشانیم». این ترفند تاکنون برای سران رژیم کارآیی داشته و کشورهای بزرگ صنعتی بویژه اروپائیان با چشم پوشی از تهدیدهای رژیم بخاطر نیاز به قراردادهای بیشتراقتصادی دست رژیم را در ادامه هذیان گوییهایش بازگذاشته اند.


باوجودیکه بیکاری ، فقر، اعتیادو فحشا در جامعه بیداد می کند و علت آن وضعیت بد اقتصادی کشور است . سالانه میلیاردها دلار از ثروت مردم ایران درکشورهای عربی ، افریقایی و آمریکای لاتین صرف جنبشهای به ظاهر «انقلابی و ضد آمریکایی» می گردد. سران رژیم باآگاهی از ضعف نهادهای بین المللی هیچگونه هراسی ندارند که بطور علنی اعلام کنند «جنگ اخیر در غزه دومین جنگ ما با اسرائیل بود». بطور قطع اینگونه اظهارات گستاخانه ، آنهم بصورت علنی ورسمی بهانه را به دست اسرائیل خواهد دادتا ثابت کند طرف جنگ با آنها حماس نیست ومردم بی دفاع این منطقه را بیش از پیش به خاک وخون بکشد. هنوز جنگ بین اسرائیل و حماس پایان نیافته که رژیم ایران بازسازی ویرانه های غزه رادر دستورکار قرار داده ، همانطور که در باره لبنان و جنگ شیخ حسن نصرالله با اسرائیل همین سیاست را درپیش گرفت. براستی باتوجه به پائین آمدن بهای نفت و کمبودهای سراسری درآینده نه چندان دور وضعیت فلاکت بار اقتصادی مردم به کجا خواهد انجامید، چاره کار در کجاست؟


تجربه سی سال حکومت دیکتاتوری - مذهبی جمهوری اسلامی ایران ثابت می کند تاهنگامیکه این رژیم بر سر کار است مردم ایران روی آزادی و رفاه را نخواهند دید. تنها راه برون رفت از این وضعیت ناهنجار سرنگونی این رژیم تبهکار و برقراری حکومتی دمکراتیک و مردمی است . برای دست یابی به این امر حیاتی باید متحد شد و بپاخاست .



سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی ایران

برقرار باد جمهوری دمکراتیک خلق

گرامی باد خاطره رفقای رزمنده قیام و سیاهکل

زنده باد سوسیالیسم

سازمان چریکهای فدایی خلق ایران

۱۹ بهمن ۱۳۸۷-۷ فوریه ۲۰۰۹